با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.نویسنده: اوا آلوارز، کارلوس گومز؛ موسس دفتر معماران آلوارز و گومز
ترجمه: احمد افلاکیان، پژوهشگر مطالعات معماری ایرانمالکیت معنوی یک اثر معماری برای چه کسی است؟ برای مثال، دفتر معماری OMA، دفتری مرکب از نُه شریک و مورد پشتیبانی کاری صدها نفر است یا شرکت فاستر+شرکا که توسط مدیرعاملش اداره میشود، چندین شریک و نزدیک به هزار نفر کارمند دارند. قطع نظر از این واقعیت که معماری در میانهی پیچیدگی شبکهای از پروسهها و خدمات شکل میگیرد( که به سادگی میتوان گفت بدون آن وجود نخواهد داشت) ما به وضوح OMA را با رم کولهاوس و فاستر+ شرکا را با نورمن فاستر میشناسیم. بر خلاف چیزی که در سایر زمینههای حرفهای پیچیده مثل کنترل ترافیک هوایی یا طرحریزی تجارت بینالمللی اتفاق میافتد، در زمینهی معماری، مالکیت معنوی اثر تنها برای یک نفر یا حداکثر یک زوج است و شمار زیادی از معماران را که در بخشی از کار مسئول بودهاند، در سایه قرار می دهد.
با تشویق رسانه و دانشگاه، این سیستم «ستارهمحور» همچنان به این تصور غیر واقعی دامن میزند که نابغهای استثنایی و خلاق است که کل پروسه کار را به تنهایی تعریف میکند. چگونه میتوان کار معماران را از طراحان، برنامهریزان، انستیتوها و آژانسها و … منفک کرد، طوری که یک دفتر معماری بتواند در هر پروژه شرایطی را که تحت آن معماری به دست می آید تعیین کند؟ همان قدر نیز مشکل است بتوان همکاری انجام شده از سوی کارکنان و حرفههای مختلف را از هم تفکیک کرد، کسانی که تحت شرایط مورد توافق، ساخت و پیشرفت پروژه را تحقق میبخشند- بدون اشاره به همهی کارهای لازم در زمینه ارزیابی، جمعبندی و نقد که در چهارچوب معماری اثر ساخته شده مؤثر هستند.
کمبود منابع عمومی انتشار یافته باعث میشود که به دلیل حذفیات فراوان، بارگذاری صفحهی معرفی معماران زن در ویکی پدیا غیر ممکن شود. در نتیجهی عدم بازشناسی حقوق افراد حاضر در هر پروژه، با استفاده از واژگان جامعهشناس آمریکایی جو فریمن[۱]، معماری «سیستمی است که افراد را به مثابه فرد سرکوب میکند». با اینکه این سیستم هر دو جنس مرد و زن را تحت ساختار هرمیِ «ستارهمعمار» سرکوب میکند و بسیاری را در نهایت نادیده میگیرد، ثابت شدهاست که این وضعیت به صورت خاصتر و شدیدتر برای زنان معمار زیانبار است. دنیس اسکات براون[۲] در مقالهاش با عنوان «جنسگرایی[[۳ و سیستم ستارهپروری در معماری» که اولین بار در ۱۹۷۳ ایراد شد، این نادیدهانگاری زنان را محصول مستقیم جنسزدگی در دانشگاه و مشاغل دانست. آنچه در این مورد طنز آمیز است این نکته است که زنان چه در جایگاه کارگر و بخشی از شرکت یا مجموعهای بزرگتر و چه به عنوان ستاره در اوجِ یک فن و هنر، عموماً از انتساب حقوق معنوی به خودشان محروم میمانند، آنها به دلیل زن بودن مورد ظلم قرار میگیرند.
معضل حق معنوی زنان معمار اخیراً به سر خط خبری تبدیل شده است. در این مورد میتوان به جایزههای معتبر معماری اشاره کرد که به مردانی دارای شرکای زن همطراز با خود اعطا شده است: به عنوان مثال تصمیم متناقض مبنی بر اعطای پریتزکر ۱۹۹۱ به رابرت ونتوری بود در حالیکه هیچ توجهی به همکار مؤسس او اسکات براون[۴] نشد، بیعدالتیای که موجب تقاضایی برای جبران آن در پریتزکر ۲۰۱۳ نیز شد.
به طور مشابه، ونگ شو[۵] پریتزکر ۲۰۱۳ را به تنهایی و بدون اشتراک با همکار مؤسس خود لو ونیو[۶] دریافت کرد و در سال ۲۰۱۳ جایزهی گوتفرید سمپر[۷] در ابتدا به ماتیاس سوربروخ[۸] از بین زوج سوربروخ و هاتن[۹] داده شدکه با اعتراض سوربروخ مورد تجدیدنظر قرار گرفت. در سال ۲۰۱۴ پتی هاپکینز[۱۰]، همکار مؤسس معماران هاپکینز به شکل ناشایستی از عکسی که در آن همراه با همسرش مایکل هاپکینز از او گرفته شده بود، در یک مستند ساخت شبکه «بی. بی. سی» با عنوان انگلیسیهایی که جهان نو را ساختند، حذف شد. باید گفت که در تمام این نمونهها، زنان حذف شده همسران مردانی بودند که از آنها تقدیر شده بود؛ این بیانگر تعریف فریمن از جنسگرایی است که در ۱۹۷۱ با عنوان «جنبش آزادی زنان: ریشهها، ساختار و ایدهها» توصیف شده است: «جنسگرایی شامل دو مضمون اصلی است: اولی این است که مردان کارهای مهم را در جهان انجام میدهند و کارهای انجام شده توسط آنان است که مهم انگاشته میشود. دومین اصل ناظر بر این است که هویت زنان بر مبنای ارتباط آنان با مردان تعریف میشود و ارزش اجتماعی آنها نیز در ارتباط با مردانی است که به آنها مرتبط هستند.» اخیراً، در سال ۲۰۱۶ در طول یک سخنرانی در لندن، از پاتریک شوماخر[۱۱] نقل شده است که دربارهی زها حدید گفته است: «من همانقدر در مورد این کار حق معنوی دارم که او داشت.»
در سال ۲۰۱۴ پتی هاپکینز ، همکار مؤسس معماران هاپکینز به شکل ناشایستی از عکسی که در آن همراه با همسرش مایکل هاپکینز از او گرفته شده بود، در یک مستند ساخت شبکه «بی. بی. سی» با عنوان انگلیسیهایی که جهان نو را ساختند، حذف شد.با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.جنسزدگی و معضل حق معنوی نه تنها امروز را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه گذشته را نیز تحریف میکند. چگونگی وقوع این امر در بررسی کارهای نیکلاس پوزنر[۱۲] توسط تاریخنگار کانادایی سینتیا هموند[۱۳] روشن شده است. در بررسی او دربارهی معماری انگلیس، پوزنر، کار معماری ساختهشده توسط خانم الیزابت ویلبراهام[۱۴] را به مثابهی شرکت یا پروژهی خانم ویلبرهام توصیف میکند، یا مینویسد که میتوان اعتبار طراحی آن را به ویلبراهام داد. به گفتهی هموند، هیچ کار دیگری در کتاب او دارای چنین تعین نامناسبی نیست. در کتابهای پوزنر، یک ساختمان همواره محصول یک معمار است،«بدون هیچ صلاحیت دیگری». در اصل از طریق این جملهبندی، پوزنر«به طور زیرکانهای حق معنوی ویلبراهام را نابود کرده است.»
منع از حق معنوی، معماران و دانشجویان زن جوان را بدون الگویی وامینهد و باعث میشود آنها عملاً فکر کنند که زنان در تاریخ این حرفه غایب بوده اند. همین فرض با کمبود پژوهش در این زمینه تشدید میشود، کمبودی اساسی در تحقیق و انتشار بر روی آثار زنان معمار. اسکات براون با توجه به کار خود به کمبود چنین انتشارهایی اشاره میکند: «برای سالهای کوتاهی، نویسندگان در حوزهی معماری به جنسزدگی و جنبش فمینیستی علاقهمند بودند … در یک مصاحبه مشترک از کار باب[۱۵]، [شوهر و همکارم] میپرسیدند و از من درباره «مشکل زن بودن». من از آنها تمنا داشتم که «دربارهی کارم بنویسید»، چیزی که به ندرت اتفاق میافتاد. «زنان شناخته شدهای که در زیر سایهی همکاران، شرکا و شوهران خود کار کردهاند، در مطبوعات کنونی به حساب نمیآیند.»
کمپینهای جهانی و ابتکاراتی چون زنان در معماری[۱۶] و پروژه ی ویکی دی[۱۷]،تلاش کردهاند تا حدی این کمبود آکادمیک را جبران کنند. هدف اصلی آنها بالا بردن تعداد صفحات معرفی زنان معمار در ویکیپدیاست که مدخلهای آن توسط مشارکتکنندگان ناشناس نوشته شده است. اما کمبود منابع انتشار یافته، بارگذاری صفحهی معرفی را در ویکیپدیا تقریباً غیر ممکن میکند؛ چرا که جامعهی ویراستاران که عموماً نیز مرد هستند، تنها صفحاتی را میپذیرند که توسط تحقیقات موثق و انتشار یافتهی دانشگاهها یا انستیتوها حمایت شود. زنان شناختهشدهای که در زیر سایهی همکاران مرد خود بودهاند، در مطبوعات به حساب نیامده و آنهایی که کار حرفهای مستقلی داشتهاند نیز در برابر رقبای مرد خود کمتر دربارهی خود و کارهایشان دست به انتشار زدهاند. این به حذف تعداد زیادی از صفحات ویکیپدیا یا خود سانسوری- وقتی که احتمال پذیرفتهنشدن مطالب وجود دارد، میانجامد. برای داشتن شانس موفقیت، مشارکان آیندهی ویکیپدیا باید مدارکی را برای اعتبار بخشی به این صفحاتِ معرفی تهیه کند.
تلاشهای ابتدایی برای نوشتن تاریخ زنان در معماری، مشخصاً نمونههای موفقتری بودهاند. در مقالهای انتشار یافته در Architectural Forum در سپتامبر ۱۹۷۲، معمار اِلِن پری برکلی[۱۸] بیان میکند که «چگونه زنان در این حرفه در شرایط نابرابر در فرصتها و اعتبارشان قرار دارند.» برای پاسخگویی به این امر، معماری به نام سوزانا تور[۱۹]، همراه با لیگ معماری نیویورک[۲۰]، نمایشگاه و سلسله انتشارتی را سامان داد. آرشیو زنان در معماری[۲۱] که در سال ۱۹۷۳ بنیان گذاشته شد، اطلاعات مربوط به زندگینامه و فعالیتهای حرفهای زنان معمار و چهارچوبهای حرفهای مرتبط را جمعآوری کرد که در ۱۹۷۷ با عنوان زنان در معماری آمریکا: دورنمایی تاریخی و معاصر[۲۲] انتشار یافته رونمایی شد. در حالی که حامیان مالیِ این نمایشگاه ترجیح میدادند که صرفاً نمایشی از زنان نخبهی معمار برگزار شود، تور فکر کرد که این کار باعث سرخوردگی و سرکوب «حق همهی زنان معمار برای دیده شدن» میشود. در نتیجه به جای آن، همهی زنان موجود در آرشیو با توجه بر نقش خاص زنان در معماری، مورد نمایش قرار گرفتند. طبق گفتههای تور، این رویداد، «جستوجویی از زاویه دید فمینیستی بر شرایط احاطهکنندهی تولید فضا مخصوصاً فضای مسکونی در جامعهی آمریکایی و میزان نقش زنان به عنوان طراحان و کاربران در آنها بوده است.» این تحقیق در شش زمینه انجام شد که در آنها نقش پررنگ زنان مغفول مانده بود: طراحی فضاهای مسکونی، ابداع انواع جدید ساختمانی، تحلیل حومهی شهر، فهم متفاوت از طبیعت و محیط، بیان انفرادی خاطره جمعی و هویت زنان. هدف صرفا نمایش آثاری از زنان نبود، بلکه هدف تحلیل نقش ویژهی زنان در معماری بود.
با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.امروز، آرشیو زنان در معماری در مجموعهی آرشیوهای بین المللی زنان در معماری([IAWA[۲۳) قررا دارد که مأموریت آن، ثبت «تاریخ مشارکت زنان در محیط مصنوع» است. در سال ۲۰۰۱، IAWA همینطور از پژوهشگران برای جایزهی بینالمللی میلکا بلیزناکوف[۲۴] دعوت کرد که برای حمایت از پژوهش دربارهی زنان در معماری ایجاد شده است. در سال ۲۰۱۶، اینس مویست[۲۵] شاغل در Un Dia | Una Arquitecta برای طرح پیشنهادی «زنان معمار در وب» مورد تقدیر قرار گرفت، تلاشی که کارهای انجام شده توسط زنان معمار را در طول زمان و قرون گذشته روشن میکند و مسیری را که توسط کسانی که در پیِ ترمیم وضعیت حاصل از حذف زنان معمار و حقوق و اعتبار آنها بودند ادامه میدهد.
«تاریخ متناقض معماری، زنان بسیاری را ناپیدا کرده است.»ساختار پیچیدهی سازمانهای حرفهای و راههای نوین برای زندگی در جامعهی در حال تغییر، نیازمند فهم نوینی از ساخت معماری در حال و گذشته است. حقوق معنوی مسألهای مرتبط و بحثانگیز است: مرتبط به این دلیل که وضعیت آن بر زندگی حرفهای بسیاری در محیط کاری به شدت رقابتی مؤثر است و چالش برانگیز به این دلیل که جامعه به مثابه یک کلیت، وارث سنت نادرستی در نادیده گرفتن زنان بوده است. درخواست بیصبرانهی اسکات براون برای نوشتن دربارهی کارِ او و زنان دیگر مثل او، برای پذیرفته شدن، احترام و اعتبار حرفهای زنان معمار حیاتی است. اما در کنار ثبت و ضبط مدارک و تحقیقات، کاری که توسط تور آغاز شد تا بتواند دستاوردهای زنان را به طور خاص استخراح کند نیز باید ادامه یابد. همان گونه که بئاتریس کولومکنیا[۲۶] مینویسد: «این مسأله تنها دربارهی عدالت بشری و دقت تاریخی نیست»، ما باید «معماری و مسیرهای پیچیدهای که در آن معماری به وجود میآید را بشناسیم». این تاریخ متناقض و چالش برانگیز معماری زنان بسیاری را نادیده گرفته است. این خسرانی برای همهی ماست.
پینوشت:[۱] Jo Freeman
[۲] Denise Scott Brown
[۳] Sexism
[۴] Scott Brown
[۵] Wang Shu
[۶] Lu Wenyu
[۷] Gottfried Semper Architekturpreis
[۸] Matthias Sauerbruch
[۹] Louisa Hutton
[۱۰] Patty Hopkins
[۱۱] Patrik Schumacher
[۱۲] Nikolaus Pevsner
[۱۳] Cynthia Hammond
[۱۴] Lady Elizabeth Wilbraham
[۱۵] Bob
[۱۶] Women in Architecture edit-a-thon
[۱۷] wikiD project
[۱۸] Ellen Perry Berkeley
[۱۹] Susana Torre
[۲۰] Architectural League of New York
[۲۱] Archive of Women in Architecture
[۲۲] Women in American Architecture: A Historic and Contemporary Perspective
[۲۳] International Archive of Women in Architecture
[۲۴] Milka Bliznakov Prize
[۲۵]Inés Moisset
[۲۶] Beatriz Colomina
برگرفته از :
memari.online