با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.در شرایطی که دریاچه ارومیه بیش از پیش به مرگ نزدیک و امیدها برای احیای آن کمتر شده است، مسوولان سازمان محیط زیست نسبت به ضرورت تامین حقآبه دریاچه هشدار و همکاری دستگاههای مختلف را مطالبه میکنند تا بلکه شوردریا جانی دوباره گیرد. به گزارش ایسنا، دریاچه ارومیه که به «شوردریا» نیز معروف است، در شمال غرب ایران قرار دارد و میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار گرفته است. این دریاچه یکی از بزرگترین دریاچههای دائمی زیادهشور(hypersaline) جهان – دارای آب شورتر از آب دریا- است. بزرگترین دریاچه خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ نمکی روی زمین با مساحت تقریباً ۵۲۰۰ کیلومترمربع، طول ۱۴۰ کیلومتر، عرض ۵۵ کیلومتر و عمق ۱۶ متری بود که روزگاری در ردیف بیست و پنجمین دریاچه بزرگ دنیا از نظر مساحت قرار داشت.
بررسی تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که در سال ۲۰۱۵ این دریاچه ۲۵ تا ۵۰ درصد مساحت خود را از دست داد. دلایل بسیاری برای خشک شدن دریاچه ذکر شده است که از جمله میتوان به خشکسالی، احداث بزرگراه روی دریاچه، استفاده بیرویه از منابع آب حوضه آبریز دریاچه، بارش کم برف و باران در سالهای اخیر و احداث سد روی رودخانههای حوضههای آبریز این دریاچه اشاره کرد.
از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۲ رفتار کاهشی تراز دریاچه ارومیه کاملا مستقل از میزان بارش سالانه حوضه آبریز آن بوده است. تراز ارومیه در سال ۱۳۷۴ به ۱۲۷۸ متر و در سال ۸۴ به ۱۲۷۴ متر رسید و این میزان در سال ۹۴ به ۱۲۷۰.۰۴ متر اعلام شد که نسبت به آبان سال گذشتهاش ۴۰ سانتیمتر کاهش نشان میداد. زنگ خطر دریاچه ارومیه سالهاست نواخته شده ، زنگ خطری که شنیده نشد و مورد توجه لازم قرار نگرفت. تغییرات افت تراز آب دریاچه ارومیه از سال ۹۳ تا ۹۹ در پی اقدامات ستاد احیای این دریاچه و مصوبات دولت کاهش یافت ولی به گفته کارشناسان بنا به دلایل متعدد، میزان افت تراز آب این دریاچه در حال حاضر از الگوهای سال ۸۳ تبعیت میکند و شاهد کاهش تراز آب هستیم.
نگرانی نسبت به وضعیت دریاچه ارومیه به سال ۷۹ باز میگردد. به گفته معصومه ابتکار - رییس اسبق سازمان حفاظت محیط زیست - از سال ۷۹ سازمان محیط زیست در مورد این مساله هشدار داد اما گمان نمیرفت که روند خشکی دریاچه ارومیه سریع باشد. دولت یازدهم به منظور انجام وعدههای خود برای حل این بحران ملی محیط زیستی، در اولین جلسه هیئت وزیران در مردادماه سال ۹۲ تشکیل «کارگروه نجات دریاچه ارومیه» را تصویب کرد. در ادامه طی شش ماه برنامه ۱۰ ساله احیای دریاچه ارومیه نوشته شد. ستاد احیای دریاچه ارومیه در دو سال ابتدایی تمرکز فعالیت خود را بر تثبیت وضعیت دریاچه ارومیه قرار داد و در شهریور ماه ۹۵ خبر از تثبیت دریاچه ارومیه و توقف روند کاهش تراز آب و در نتیجه آغاز فاز احیایی را داد. مسعود باقرزاده کریمی - معاون سابق امور تالابها در دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست- در این مقطع با اشاره به آغاز فاز دوم احیای دریاچه از مهر ماه ۹۵ از افزایش ۴۴ سانتی تراز دریاچه ارومیه در مهر ماه این سال نسبت به مهرماه سال ۹۴ خبر داد.
در آبان ۹۸ ستاد احیای دریاچه ارومیه از هزینهکرد ۹۰۰۰ میلیارد تومان از سوی دولت برای اجرای پروژههای احیای دریاچه ارومیه خبر داد و کلانتری - رییس سابق سازمان حفاظت محیط زیست - نیز در آن دوره گفت مردم آذربایجان غربی تا سال ۱۴۰۶ شاهد احیای اکولوژیک دریاچه ارومیه خواهند بود. با وجود این پیشبینیها در حال حاضر دریاچه ارومیه با خشکی بیسابقهای دست و پنجه نرم میکند. تیر ماه اعلام شد که ۹۵ درصد از آن خشک شده است. ۱۳ شهریورماه نیز سازمان حفاظت محیط زیست از کاهش تراز سطح آب دریاچه ارومیه به ۱۲۷۰.۱۹ متر خبر داد.
با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.
یکی از مشکلات دریاچه ارومیه توسعه ناپایدار است که باعث شده دریاچه ارومیه را خشکسالی کامل تهدید کند. به گفته علی سلاجقه - معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست - مدیریت نامتوازن دریاچه را به این حال انداخته است. هزینههای زیادی برای اجرای طرح احیای دریاچه ارومیه در بعد سختافزاری انجام شده؛ اما همزمان جلوی گسترش اراضی کشاورزی گرفته نشده و این روند همچنان سیر صعودی داشته است که بسیاری از منابع آبی منطقه را متاثر میکند. به همین دلیل با وجود انجام تمام اقدامات سختافزاری، دریاچه در وضعیت مناسبی قرار ندارد.
سلاجقه میگوید: در حال حاضر فصل بهرهدهی اقدامات سخت افزاری بوده است. تونل زاب باید ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب را وارد دریاچه ارومیه میکرده اما تونل از لحاظ سازهای با مشکل مواجه است و شکاف عمیقی در سقف تونل وجود دارد که موجب نشت و آبدهی از این قسمت شده است. به همین دلیل وضعیت مناسبی برای بهره برداری ندارد که باید به سرعت اصلاح شود. همزمان تصفیهخانه پساب در شهرستانهای ارومیه و تبریز فعال شده است. بدین ترتیب حدود ۱۰۰ میلیون متر مکعب از پسابها وارد دریاچه میشود. از وزارت نیرو درخواست حقآبه برای «تالابها» کردهایم چراکه در مسیر برداشتهای بسیار زیادی اتفاق میافتد. وی در ادامه میافزاید: از وزارت جهاد کشاورزی جلوگیری از بحث توسعه و گسترش اراضی کشاورزی را درخواست کردهایم؛ چراکه الگوی کشت مناسب بهسرعت باید در منطقه اتفاق بیفتد و این مباحث در قالب یک برنامه نرم افزاری جامع در ستاد احیای دریاچه ارومیه ارایه شده است و ما پیگیری میکنیم تا اتفاقات خوبی رخ دهد.
در شرایطی بیش از ۹۵ درصد از دریاچه ارومیه خشک شده و سایه مرگ بر سر این اکوسیستم ارزشمند آبی افتاده است که دریاچه وان به عنوان دریاچه دوقلوی ارومیه نه تنها آب کافی دارد بلکه مقصد گردشگران نیز است. آرزو اشرفیزاده - مدیر کل دفتر حفاظت و احیای تالابها در سازمان حفاظت محیط زیست- این تفاوت فاحش را ناشی از عمق بیشتر «وان» و مدیریت بهتر منابع آب و کشاورزی در این حوضه میداند و میگوید: در حوضه دریاچه ارومیه به دلیل برداشتهای غیرمجاز از منابع آبی و توسعه بیرویه اراضی کشاورزی تامین حقآبههای زیستمحیطی محقق نمیشود.
با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.
سوء مدیریت در حالی دریاچه ارومیه را به حال احتضار درآورده است که مرگ آن باعث پیچیده شدن طومار سلامت میلیونها نفر در توفانهای نمکی میشود. علیرضا شریعت - مسئول سابق دفتر نظارت و پایش ستاد احیای دریاچه ارومیه - به ترکیبات ریزگردهای توفانهای نمکی دریاچه ارومیه اشاره و اظهار میکند: بر اساس نتایج مطالعات صورت گرفته توسط دانشگاههای علوم پزشکی تبریز و ارومیه - که در همان ابتدای شروع فعالیت ستاد صورت گرفت - ذرات موجود در ریزگردهای نمکی دریاچه ارومیه حاوی ترکیبات کلسیم، آهن، آلومنیوم و منیزیم هستند. کلسیم موجود در محیط خطر ابتلا به سنگ کلیه، گرفتگی مجاری کلیه و رگهای خونی را بالا میبرد. آهن موجود در این ریزگردها نیز ممکن است منجر به ورم و بروز آسیبهای چشمی شود و جذب آن از طریق تنفس طولانیمدت نیز التهاب ریه را در پی دارد.
وی اضافه میکند: تنفس منیزیم موجود در ریزگردها باعث افسردگی، گیجی و ضعف عمومی میشود؛ البته درباره آلومینیوم وضع از این هم بدتر است و حتی تنفس کوتاهمدت ذرات حاوی آلومینیوم باعث سرفه، تحریک شش و صدمه به دستگاه تنفسی میشود. اگرچه خشکی دریاچه ارومیه طیف گستردهای از بیماریها یا اختلالات را موجب میشود؛ اما مهمترین و شایعترین این اختلالات متوجه ریه، مری، سیستم عصبی و دستگاههای داخلی خواهد شد.
به گفته شریعت، متاسفانه موضوعی که همیشه مغفول میماند، بیتوجهی بسیاری از مسئولان و حتی دلسوزان در خصوص اثرات مخرب خشک شدن دریاچه ارومیه و دیگر دریاچهها، رودخانهها و تالابها بر بهداشت روانی مردم است؛ چراکه همه این نعمات خداوندی به منظور ایجاد آرامش روحی و روان انسانها آفریده شده است و نابودی آنها علاوه بر مشکلات جسمانی، عوارض روحی و روانی بسیاری دارد و میبایست به عنوان یک موضوع مهم مورد توجه قرار گیرد. براساس نتایج یک پیمایش آماری - که در ستاد احیای دریاچه ارومیه و با همکاری پلیس راه منطقه انجام گرفت - نشان داد پرآبی دریاچه ارومیه باعث کاهش بسیار تصادفات رانندگی در مسیر جاده حاشیه دریاچه ارومیه و حتی کاهش دعواهای خیابانی در شهر ارومیه شده و این روند بهنگام خشک شدن دریاچه ارومیه بهطور کامل برعکس شده بود. این موضوع نشان میدهد که" آب" یک ماده چند وجهی است که علاوه بر جنبههای اقتصادی، بهداشت و سلامت و ... وجه بهداشت روانی هم دارد.
خشک شدن دریاچه ارومیه در شرایطی که کشور با انواع تحریمها دست و پنجه نرم میکند، ما را از یک امکان ویژه برای بهرهگیری از صنعت گردشگری محروم میکند این در حالیست که دریاچه وان سالانه پذیرای گردشگران زیادی است.
یکی از مشکلاتی که در سالهای گذشته دریاچه ارومیه با آن دست و پنجه نرم میکرده خودداری وزارت نیرو از تخصیص حقآبه کافی به دریاچه بوده است. اشرفیزاده با اشاره به اظهارات وزارت نیرو در راستای تامین حقآبه دریاچه ارومیه میگوید: در دو ساله گذشته باتوجه به اظهارات وزارت نیرو باید هر سال حدود ۱.۱ میلیارد مترمکعب آب وارد دریاچه میشد، در حالی که روند تبخیر بسیار بیشتر از این مقدار آب است. سازمان حفاظت محیط زیست میزان نیاز آب محیط زیستی دریاچه را به وزارت نیرو به مقدار ۳.۴ میلیارد مترمکعب اعلام کرده بود که در صورت عدم تحقق این میزان حقآبه، قاعدتا باتوجه به تبخیر بالایی که وجود دارد، قطع به یقین امیدی به احیای دریاچه نخواهد بود.
وی ادامه میدهد: در صورت عدم تامین حقآبه و تحقق نیافتن برنامههای مصوب شده بهصورت کامل، قطع به یقین دریاچه کاملا خشک میشود و امیدی به احیای آن نیست و در نقطه مقابل هم با تحقق برنامهها و تامین حقآبه دریاچه به صورت کامل، امیدواریم وضعیت بهتری را برای دریاچه ارومیه با افزایش بارشها شاهد باشیم. مسلما بارشها و تغییرات اقلیمی نیز تاثیر خود را بر دریاچه گذاشته است؛ اما جلوگیری از توسعه کشاورزی و انجام کشاورزی پایدار در سطح حوضه ارومیه، از راه حلهای اصلی احیای دریاچه است. همچنین جلوگیری از ساخت سدهای جدید در حوضه دریاچه و تداوم توقفهای انجام شده در این زمینه باید همچنان ادامه داشته باشد.
با توجه به اهمیت احیای دریاچه ارومیه از ابعاد مختلف، دولت سیزدهم از تیرماه و در آستانه دومین سال فعالیت خود، اقداماتش را برای زنده نگهداشتن این اکوسیستم افزایش داد. سلاجقه در نشست خبری هیات دولت از آخرین اقدامات برای احیای دریاچه ارومیه میگوید: دومین جلسه ستاد احیای دریاچه ارومیه تشکیل شده است و ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب از تصفیهخانههای شهرهای تبریز و ارومیه رها شده است. مشکل زاب هم که حل شود حتماً انتقال ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب از سد کانیسیب انجام میشود. جهاد کشاورزی استان باید تکالیف خود را در زمینه کشتهای جایگزین و کشتهای کمآببر و رهاسازی به موقع آب، انجام دهد و وزارت نیرو هم باید حقآبه را بر سر تالاب باید تحویل دهد نه در مسیر.
به گفته شریعت، هر چه رطوبت دریاچه ارومیه بیشتر باشد، امکان خیزش گرد و غبار نمک از سطح آن کمتر خواهد بود. در صورت تداوم خشکی دریاچه و تغییر بافت بستر دریاچه ، این ذرات نمکی با کمترین میزان باد هزاران کیلومتر از غرب تا شمال شرق کشور را در بر خواهند گرفت. به علاوه نشستن این گرد و غبار روی برگ درختان و گیاهان باعث نابودی آنها نیز میشود. مواد و املاح این گرد و غبار از نظر شیمیایی بهگونهای است که بر حیات گونههای جانوری منطقه هم اثرگذار است. ابتدا باید بپذیریم که نمیتوان جلوی توفان نمک را گرفت؛ بلکه لازم است دریاچه ارومیه را از حالت بیآبی خارج کرد.
شریعت چالش اصلی عدم احیای دریاچه ارومیه را عوامل غیر مهندسی و غیر تکنیکال میداند و میگوید: عامل اصلی آن بهطور قطع نبود باور، اعتقاد و همراهی همه دستگاههای حاکمیتی اعم از قوای سه گانه و نهادها و سازمانهای مختلف و همچنین تعارض منافع است که به آن بخشینگری و ماموریتمحوری بخشهای مختلف را میتوان اضافه کرد. به تعبیری دریاچه ارومیه به محلی برای منازعات حزبی و سیاسی و استانی تبدیل شد که امیدوارم هر چه سریعتر و با تغییر پارادایم و در یک محیط کاملا غیر احساسی و ملی به داد این دریاچه زیبا و حیاتی برسیم.
به گزارش ایسنا، در این میان تنها نمیتوان از سازمان حفاظت محیط زیست برای احیای دریاچه انتظار داشت بلکه احیای دریاچه عزم ملی میخواهد و لازم است دستگاههای مختلفی مانند وزارت نیرو و وزارت جهادکشاورزی همکاریهای لازم در این زمینه را نیز داشته باشند. دیگر زمان نگاههای بخشی با عملکرد جزیرهای و فکر به منافع سازمانی به پایان رسیده است و لازم است تا همه برای احیای دریاچه ارومیه دست به دست هم دهیم تا آنچه که نباید اتفاق نیفتد!برگرفته از: isna.ir
|
|